سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

فرهنگ ملی و واگرایان


اعتماد- 30 امرداد 1390
حوادثی که امروزه در غرب کشور جریان دارد و همه ما با نگرانی آن را دنبال می‌کنیم، هر چند در نگاه نخست ماهیتی سیاسی داشته باشد اما روی دیگرش فرهنگ است. هیچ جریان واگرایی نیست که از برخی محافل به ظاهر فرهنگی و انجمن‌های ادبی پرشور آغاز نشود. دگرسازی از هموطنان و شهروندان به همراه گزافه‌های اغراق‌آمیزی که نمونه آن را در سایر جوامع نیز سراغ داریم از محافل کوچک و نشریات به ظاهر کم اهمیت محلی و دانشجویی آغاز می‌شود.
 نخستین تجربه جدی چنین حرکت‌هایی پس از انقلاب و اواخر دهه 70 آغاز شد که واگرایان با سوءاستفاده از آزادی بیان و مطبوعات جریان‌سازی‌هایی را علیه فرهنگ ملی آغاز کردند و کار به جایی رسید که برخی نشریات محلی تبدیل به سخنگوی دولت‌های همسایه شدند و هر جا که تقابلی میان منافع ملی و بیگانه به وجود می‌آمد، منافع بیگانگان را تقویت می‌کردند. بارزترین نمونه آن نیز پافشاری برخی نشریات محلی به حقوق کمتر از حداقل ایران در دریای مازندران بود. همایش‌ها و برنامه‌های متعددی که در قالب اقدام فرهنگی کارکردی جز نفرت‌اندوزی و تضعیف هویت ملی نداشت بخشی از این پروسه بود.

وضعی که فضای فرهنگی "نواحی پیرامونی" در دهه 80 تجربه کرد، البته نمی‌توانست نتیجه‌یی جز چیزی که امروز همه ما را نگران کرده است داشته باشد. تروریسم و نفرت پیامد محتوم گفتمان‌های واگرایانه در همه نقاط جهان است. از دل نشریات دانشجویی و محلی‌‌ای از آن دست، چیزی جز پژاک و «پژاک‌ها» بیرون نمی‌آید. تجربه بالکان، اسپانیا، پاکستان و... در این زمینه به اندازه کافی گویا است. 
انهدام یک سازمان تروریستی بی‌ریشه مانند پژاک در مدتی کوتاه میسر است اما این، همه آن کاری نیست که می‌توان در این خصوص انجام داد. زمینه تشکیل پژاک و پژاک‌های دیگر و تجربه قندیل، در برخی دانشگاه‌ها، نشریات محلی، انجمن‌های ادبی و... ریشه دارد.
 انهدام پژاک مهم است اما از آن مهم‌تر جلوگیری از نطفه بستن این گرایش‌هاست. گروه‌های واگرا برای جذب نیرو و کسب مقبولیت نخست، به تقدس‌زدایی از هویت ملی نیاز دارند. اگر می‌خواهیم در آینده تجربه هفته‌های گذشته تکرار نشود، چاره‌یی جز تاکید بیشتر بر هویت و ملیت ایرانی از یک طرف و میدان ندادن به پیشقراولان فرهنگی گروه‌های تروریستی نداریم.

هنگامی که تندیس مفاخر و قهرمانان ملی در این سو و آن سوی کشور به مزبله انداخته می‌شود، هنگامی که تنها بخش بسیار اندکی از بودجه فرهنگی صرف هویت ملی و زبان فارسی می‌شود و کتاب‌های درسی‌مان هر سال کمتر کودکان را با تاریخ ملی آشنا می‌کنند و... انتظاری جز تشکیل گروه‌های مشابه نباید داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد