سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

عذر خواهی از تاریخ

گفتگو با اوموت اوزکیریملی؛ روشنفکر ترک پیرامون قتل عام ارامنه

«عذر خواهی از تاریخ»  

 مهرنامه-شماره چهارم

اشاره: دکتر اومید اُوز کیریملی، استاد دانشگاه بیلگی استانبول، نویسنده، تحلیل گر و از روشنفکران نسل جدید ترکیه به شمار می رود که تا اندازه زیادی به مبانی معرفتی سنت روشنفکری ترکیه وفادار است. وی مدرک ام.اس.سی خود را از دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه لندن و مدرک پی.اچ.دی را از دانشگاه استانبول(1998) دریافت نموده است و هم اکنون سرگرم یک پروژه پژوهشی در مرکز تحقیقات خاورمیانه ای دانشگاه لوند سوئد می باشد. اُوز کیریملی در حوزه مباحث هویتی تا کنون چند کتاب به رشته تحریر آورده است که از میان آن ها، کتاب «نظریه های ناسیونالیسم» در ایران ترجمه و از سوی «موسسه مطالعات ملی» به چاپ رسیده است.  

مسئله نسل کشی ارامنه یکی از نقاط سیاه تاریخ می باشد و روشنفکران ترک همواره تلاش داشتند با حسن نیت کامل نسبت به ترمیم این زخم اقدام کنند. کسانی چون هراند دینک،اورهان پاموک، الف شفق و باسکن اوران(عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آنکارا با گرایش روابط بین الملل) از روشنفکرانی به شمار می روند که تا کنون در این راه تلاش های قابل توجهی داشته اند.

اوزکیریملی معتقد به نقصان و عدم بلوغ ناسیونالیسم در ترکیه است و اخیرا در یک مصاحبه با روزنامه رادیکال، همه ی گونه های ناسیونالیسم در ترکیه را «قومی» و ابتدایی دانسته است. وی با جسارت و شجاعت تمام بر لزوم عذرخواهی دولت ترکیه از ارامنه پافشاری می کند و منتقد همه نیروها و گروه های تندرو هم در ترکیه و هم در ارمنستان است که با رویکردهای غیر واقع بینانه، توسعه روابط دو کشور را مختل می کنند.از سوی دیگر وی معتقد به حرکت آهسته و پیوسته برای رسیدن به هدفی مطلوب است و تندروی در این راه را از هر جانب ناصواب می پندارد... .

ادامه مطلب ...

گفتگو با خانواده سردار ملی (نوادگان ستارخان)

 

 می خواهم هفت دولت زیر پرچم ایران باشد  

گفتگو با خانواده سردار ملی (نوادگان ستارخان)  

ماهنامه مدیریت ارتباطات -امرداد ۸۹

در یکی از مناطق قدیمی قلب تبریز و کوچه‌ای قدیمی‌تر که هنوز غباری از مشروطه و رنگی از سنت بر چهره دارد، خانواده‌ای پر تب و تاب زندگی می‌کنند که نام «سردار ملی» بر شناسنامه‌شان نقش بسته است.  نوادگان و بازماندگان ستارخان -مبارز آزادی‌خواه مشروطه- در نهایت سادگی و شاید گمنامی در این کوی روزگار سپری می‌کنند؛ گویی تنها چیزی که از سردار برای شان به ودیعه گذاشته شده است، طعم تلخ حادثه باغ اتابک است و بس، تلخکامی که پشت به پشت از برای‌شان به میراث رسیده.  با گشاده‌رویی و به قول خودشان با درویش‌مسلکی پذیرای ما هستند. تکلفی در رفتارشان نیست و سادگی ستارخان در رفتارشان نمودار است. 

با قرار قبلی بیشتر اعضای فامیل که در تبریز ساکن هستند، در نشست ما حضور دارند. سخن از ستارخان است، کسی که تهورش در سال‌های مشروطه مانند نداشت. 

اتفاقاً میان کلام گریزی هم به سریال سال‌های مشروطه زدند. «سامی سردار ملی» نتیجه ستارخان معتقد است سریال بیش از زندگی و شرح مشروطه‌خواهان واقعی به اشخاص دیگری پرداخته بود که نزدیکی چندانی با مشروطه نداشتند. صحنه‌های مربوط به مشروطیت تبریز را اندک می‌پندارد، البته صحنه مرگ حزن‌انگیز ریحان و توجه کارگردان به دیدار مهم ستارخان با کنسول روس و دست رد به سینه وی را مستثنی می‌داند. 

ادامه مطلب ...

گفتگو با فرامرز خیابانی؛ نواده شیخ محمد خیابانی

ما فدائیان اولاد خودمان هستیم

گفتگو با فرامرز خیابانی؛ نواده شیخ محمد خیابانی

روزنامه شرق:29 و 30 فروردین1389 خورشیدی

 

 

جنبش آزادیستان عصر مشزوطه واکنشی بود به بحرانی که در ساحت وجدان ایرانی به دنبال شکست در جنگ های ایران و روس ایجاد شد و باعث بازگشت نخبگان کشور از تعطیلات تاریخ گردید. خیابانی از اندک نخبگان سیاسی بود که دریافت ِ معقولانه و درستی از منطق مناسبات جدید و الزمات تجدد پیدا کرد. اتفاقا تجددخواهی و بقول ملکم خان آیین ترقی که به دنبال شکست در جنگ های ایران و روس و با پدیدار شدن بحران در آگاهی ایرانیان بروز کرد، نیز در کانون تجددخواهی و وطن پروری یعنی "تبریز" نطفه ریزی شد و اطرافیان عباس میرزا در دارالسلطنه تبریز جلودار آن بودند(1). "مکتبی" که یکی از ثمرات سیاسی آن برآمدن خیابانی و اندیشه های سیاسی او بود. ندای تجددخواهی خیابانی آغازی بود بر پایان همه سنت های سیاسی- فکری دوران قدیم. در دستگاه فکری خیابانی مفاهیم فکری جدید بر اساس نیاز ملی و روح جدید ملت ایران جایگاه خود را یافت و به نام ایرانیت عقاید و مسلک ملل جدید دنیا (الزامات جهان نو) اخد و تمثیل گردید. دوران جدید تاریخ ایران در شرایطی آغاز شد که نظام سنت قدمایی از درجه اعتبار ساقط بود و به دنبال سده های تصلب سنت،اندیشیدن در ماهیت دوران جدید جز بیرون از سنت قدمایی امکان پذیر نمی شد.

  خیابانی که از نوادر روزگار خود بود در کسوت شریف روحانیت ندای «تجدد» سر داد و شگفتا، نه کسانی که در «جامه اهل صورت» بودند توانستند دریابندش و نه کسانی که دعوی فرنگ و تجددمآبی داشتند و مدرن بودن شان از پوسته فراتر نمی رفت! زیرا شیخ محمد خیابانی عرصه ای به گستردگی ساحت وجدان و روح ایرانی را نشان می رفت... .

"فرامر خیابانی اصل" (از نوادگان پسری شیخ محمد خیابانی)ساکن آلمان و از ایرانیان موفق این دیار است و از فرزانگی و ایران دوستی نیای ِ خویش بهره برده.در مجالی که به دست آمد،گفتاری با ایشان پیرامون زوایای ناشناخته یا کم تر دانسته شیخ انجام گردید.

ادامه مطلب ...